دو داستان مذهبی و جالب
دو داستان مذهبی و جالب

داستان شماره 1

 زنی که صاحب فرزند نمی شد پیش پیامبر زمانش می رود و می گوید از خداوند فرزندی صالح برایم بخواه

پیامبر وقتی دعا می کند، وحی می رسد او را بگونه ای خلق کردیم که فرزند دار نشود.

زن می گوید خدا رحیم است و می رود. سال بعد باز تکرار می شود و باز وحی می آید که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه می کند و می رود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش می بیند. با تعجب از خدا می پرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟ او که بدون فرزندخلق شده بود!!!؟

وحی می رسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. 

با دعا سرنوشت تغییر می کند...

از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...

ميان آرزو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد. پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن.

هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست! زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.

اي کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا...

داستان شماره 2

 مردباصدای جیغ زن ازخواب پرید .

  <<نور ! یک نور عجیب دراتاق است >>

مردیهودی ازخواب پرید و باشتاب به سمت همسرش رفت .

چادررا که دید ، همه چیز یادش آمد .

چادر فاطمه (علیهاسلام) رابه جای قرض به علی(علیه السلام) امانت گرفته بود .

حالانور چادر اتاق را پر کرده بود .مردیهودی وهمسرش از تعجب و شگفت

زدگی اقوامشان راخبرکردند و برای دیدن چادر نورانی به منزلشان آوردند 

بادیدن نور چادر فاطمه (علیهاسلام) هشتاد نفراز یهودیان مدینه مسلمان شدند .

.منبع ''بحارالانوار مجلسی ج۴۳ص۴۰''

 



نظرات شما عزیزان:

پرنسس محجبه
ساعت16:41---9 تير 1398
جالب بود

امیر حسین
ساعت0:26---8 خرداد 1398
اولی خوب بود کپی کردم

soulless
ساعت20:32---10 ارديبهشت 1398
به به چقد جالب موید باشید
پاسخ:ممنون لطفا ادرس وبتون رو بدید تا ازش بازدید کنم


نرگس
ساعت14:09---10 فروردين 1398
داستان های خوبی بودن با اجازه کپی کردم
پاسخ:عزیزم کپی آزاده:)


زهرا
ساعت18:57---6 فروردين 1398
واقعا داستان های جالبی بودن
پاسخ:نظر لطفته


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 1 فروردين 1398 ] [ 7:0 بعد از ظهر ] [ بیتا ] [ ]
آخرین مطالب